آیه 79 سوره مؤمنون
<<78 | آیه 79 سوره مؤمنون | 80>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و اوست خدایی که شما را در زمین پدید آورد و باز (روز قیامت) رجوع و حشر شما به سوی او خواهد بود.
و اوست که شما را در زمین آفرید و عاقبت به سوی او گردآوری می شوید،
و اوست آن كس كه شما را در زمين پديد آورد، و به سوى اوست كه گرد آورده خواهيد شد.
اوست آن خدايى كه شما را در روى زمين پديد آورد و همه نزد او گرد آورده مىشويد.
و او کسی است که شما را در زمین آفرید؛ و به سوی او محشور میشوید!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- ذرأكم: ذرء: آفريدن. طبرسى فرموده: ذرء آفريدن بر وجه اختراع و اصل آن به معنى ظهور است. راغب گويد. ذرء آنست كه خدا آفريده خود را آشكار كند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ «78»
و اوست كه براى شما گوش و چشمها و دلها آفريد، چه اندك سپاسگزاريد.
وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ «79»
و اوست كه شما را در زمين آفريد و به سوى او محشور مىشويد.
وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «80»
و اوست كه زنده مىكند و مىميراند؛ و رفت و آمد شب و روز براى اوست، پس آيا نمىانديشيد؟
پیام ها
1- راههاى شناخت، از بزرگترين نعمتهاى الهىاند. أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ ...
2- راه شناخت، در محسوسات منحصر نيست، بلكه دل نيز ابزار شناخت است. «السَّمْعَ و الْأَفْئِدَةَ»
جلد 6 - صفحه 121
3- شكر مُنعم واجب است و كسى كه از نعمتها درست استفاده نكند، ناسپاس و مورد توبيخ است. «قَلِيلًا ما تَشْكُرُونَ»
4- ياد نعمتهاى الهى، زمينهى شناخت و شكر است. «تَشْكُرُونَ»
5- آفرينش انسان، هدفدار است. «ذَرَأَكُمْ- وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»
6- انديشه و تعقّل، انسان را به توحيد مىرساند. وَ هُوَ الَّذِي ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (79)
بعد از آن نوع ديگر از نعم را بيان مىفرمايد:
«1». سوره سبا- آيه 13.
جلد 9 - صفحه 164
وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ: و ذات خداوندى ذاتى است كه خلق فرمود و منتشر ساخت شما را در زمين به سبب تناسل. وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ: و بسوى جزا و پاداش الهى جمع كرده مىشويد در روز قيامت، بعد از تفرق اعضاء و اجزاء به قدرت كامله.
تنبيه: آيه شريفه بيان مبدء و معاد را فرمايد:
اما اثبات مبدء بدين تقرير كه: ايجاد انسانى به كيفيت خاصه و انتشار آن در زمين به سبب تناسل، هر آينه از آيات باهرهاى است كه دلالت كند بر وجود خالق حكيم و قادر عليم.
اما اثبات معاد به تقرير آنكه: ذات يگانه خداوندى كه اظهار قدرت نمود بر خلق و نشر انسانى در دنيا، البته قادر خواهد بود بر جمع و حشر آنها در عقبى براى جزاى اعمال، بلكه اعاده و حشر اجساد آسانتر خواهد بود از آفرينش و ايجاد؛ و البته عاقل منصف به تأمل، هر دو مطلب را تصديق كند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ (78) وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (79) وَ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ لَهُ اخْتِلافُ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (80) بَلْ قالُوا مِثْلَ ما قالَ الْأَوَّلُونَ (81) قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (82)
لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (83)
ترجمه
- و او است كه آفريد براى شما گوشها و ديدهها و دلها كم است شكرى كه ميكنيد
و او است كه آفريد شما را در زمين و بسوى او محشور ميشويد
و او است آنكه زنده ميكند و ميميراند و مر او را است گردش شب و روز آيا پس تعقّل نميكنيد
بلكه گفتند مانند آنچه گفتند پيشينيان
گفتند آيا چون مرديم و باشيم خاك و استخوانها آيا مائيم برانگيخته شوندگان
هر آينه بتحقيق وعده داده شديم ما و پدرانمان اين را پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان.
تفسير
- خداوند متعال در اين مقام اجمالا بيان بعضى از نعم بىپايان خود را فرموده باين تقريب كه خداوند شما آن خدائى است كه ايجاد فرموده است براى شما گوشها چون سمع در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا بمناسبت
جلد 3 صفحه 650
ابصار و افئده انسب معناى جمع است و نيز ايجاد فرموده براى شما و بنفعتان چشمها را و دلها را تا بگوش بشنويد و بچشم به بينيد و بباطن دل فكر كنيد و بدانيد آيات حق و حقيقت را و واصل شويد بآن كه سر چشمه حيات ابدى و مايه سعادت سرمدى است و مردم بايد از اين نعم كاملا شكر گذارى كنند ولى مع الاسف كم است شكر نمودن آنها در برابر اين نعم چون حقيقت شكر صرف نمودن بنده است آنچه را خداوند باو انعام فرموده در چيزى كه براى آن خلق شده و معرفت خالق و خالص نمودن عبادت را براى او و مردم نوعا باين وظيفه كاملا عمل نميكنند و اينها كه مقصود بخطابند بتها را ميپرستند و خدا را نشناختهاند لذا او را قادر بر اعاده اموات ندانستهاند و باين مناسبت بعضى گفتهاند مراد آنستكه هيچ شكر گذارى نميكنيد چون دأب عرب بر آنستكه گاهى ميگويند فلانى قليل- الادب است و اراده ميكنند بىادب بودن او را يا ميگويند قلّ صبرى يا قلّت حيلتى و اراده ميكنند بىصبرى و بيچارگى خود را و بنظر حقير چون خطاب ظاهرا عام است ممكن است مراد كمى شكر باشد باعتبار كم بودن شكر گذار در ميان بندگان با آنكه از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش بدر آيد اگر چه مقصود كفّار و طعن بر آنها باشد و در هر حال كلمه ما زائده و قليلا ظاهرا صفت شكرا مقدّر است و آن خدا آنستكه شما را خلق و منتشر نمود در زمين و باز گشت شما در روز حشر بسوى او است و آن خداوند آنستكه زنده ميكند شما را در رحم و ميميراند شما را در وقت انقضاء اجل و بيد قدرت او است گردش شبانه روز و اختلاف آن بكمى روز و زيادى شب و زيادى روز و كمى شب باختلاف فصول و برفتن يكى و آمدن ديگرى بجاى آن آيا بعقل و فكر خودتان درك نميكنيد كه با گردنده گردانندهئى هست قدير و بصير ولى كفّار مكّه مانند پيشينيانشان گفتند بر سبيل تعجّب و انكار آيا چنين امرى ممكن است كه وقتى ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان مجرّد پوسيدهئى باقى نماند دو مرتبه زنده و برانگيخته خواهيم شد اين همان سخن و وعدهئى است كه مدّعيان نبوّت قبلا بما و پدرانمان داده بودند براى پيشرفت مقاصدشان و چيزى نيست جز دروغها و افسانههاى پيشينيان كه مينوشتند و براى تفريح ميخواندند چون اساطير يا جمع اسطوره
جلد 3 صفحه 651
است مانند اعاجيب و اكاذيب و اضاحيك كه جمع اعجوبه و اكذوبه و اضحوكه است و بر چيزهائى كه موجب سرگرمى شود از اين قبيل سخنان اطلاق ميشود يا جمع اسطار است كه آن جمع سطر است و در هر حال مراد سخنان تعجّب آور خندهدار دروغ است و اين استبعاد و تعجّب و انكار ناشى است از غفلت و عدم توجّه و تأمّل و تفكّر در ابتداء خلقشان كه آنهم از خاك بوده و آنكه همان قادرى كه آنها را از عدم بوجود آورد دو مرتبه ميتواند آنها را بصورت اوّل برگرداند خسته نشده و دو مرتبه ساختن چيزى آسانتر از مرتبه اوّل كه بىسابقه است ميباشد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُم فِي الأَرضِ وَ إِلَيهِ تُحشَرُونَ (79)
و اوست خداوندي که شما را در روي زمين قرار داد و بسوي او محشور مي شويد خداوند تبارك و تعالي بمقتضاي حكمت و مصلحت بشر را روي زمين قرار داد همان موقعي که خطاب بملائكه شد.
(إِنِّي جاعِلٌ فِي الأَرضِ خَلِيفَةً) تا زماني که اينکه دستگاه بر چيده شود که ميفرمايد:
جلد 13 - صفحه 442
(كُلُّ مَن عَلَيها فانٍ) و سر آن اينست که ارواح آنها را قبلا خلق فرموده بود که در حديث است
(خلقت الارواح قبل الأجساد بالفي عام)
و دارد
(الارواح جنود مجنّدة فما تآلف منها ائتلف و ما تناكر منها اختلف)
و لكن اينکه ارواح خالي از تمام كمالات بودند مثل ملائكه نبودند ولي قوه و استعداد تمام كمالات را داشتند ملائكه تا حدي داراي معرفت و كمال هستند، اما بشر ممكن است از تمام ملائكه بالا زند، و اينکه قوي به فعليت نميرسد مگر بتوسط بدن عنصري و اعضاء و جوارح مادي و اينکه تحقق پيدا نميكند مگر روي زمين که ميفرمايد:
(وَ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُم فِي الأَرضِ) و همين است مفاد (إِنِّي أَعلَمُ ما لا تَعلَمُونَ) جون ملائكه روي زمين حيواناتي مشاهده كرده بودند که بجان يكديگر افتاده خيال كردند که بشر هم به مقتضاي طبيعت حيواني شهوت و غضب هم چنين نحو است گفتند:
(أَ تَجعَلُ فِيها مَن يُفسِدُ فِيها وَ يَسفِكُ الدِّماءَ) خداوند عالم به قواي باطنيه و استعدادات بشريه بود که انسان اگر اينکه قوه و استعداد را خمود كرد و همان جنبه حيوانيت را تقويت نمود.
(أُولئِكَ كَالأَنعامِ بَل هُم أَضَلُّ) در حقش صادق ميآيد و اگر به كار زد و به مقام فعليت رسيد اشرف از ملائكه ميشود.
(شعر)
آدمي زاده طرفه معجونيست
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 79)- در این آیه به یکی از مهمترین آیات پروردگار، یعنی خلقت انسان از این زمین خاکی پرداخته، چنین میگوید: «و او کسی است که شما را در زمین آفرید» (وَ هُوَ الَّذِی ذَرَأَکُمْ فِی الْأَرْضِ).
و چون از زمین آفریده شدهاید باز به زمین باز میگردید و دیگر بار بر انگیخته شده «به سوی او جمع و محشور میشوید» (وَ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ).
و اگر در آفرینش خودتان از خاک بیارزش بیندیشید، کافی است که هستی بخش را بشناسید و نیز امکان مسأله معاد را دریابید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص 151
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم